پدر جاویدان
شهیدبابه مزاری
مزاری ای تب و تاب همیشگی در من
همیشه شور و شر عشقپیشگی در من
به هر کجای جهان از تو شور میگیرم
تو آفتابی و من از تو نور میگیرم
به نام نامیات آغاز میشوم هر روز
هزار حنجره آواز میشوم هر روز
صدا و روشنی و رنگ میشوم هردم
پر از غزل، پر از آهنگ میشوم هردم
تباتبی مرا چون سپند در آتش
نیای که سوختهام بند بند در آتش
همیشه زندهتر از شعر در وجود منی
تو جان من، نفس من، تو هست و بود منی
بغیر تو نه مرا جان و نی جهان باشد
نظرات شما عزیزان:
عالی دست نویسندش درد نکنه
پاسخ:شما لطف دارید.
پاسخ:شما لطف دارید.
برچسبها:
[ چهار شنبه 28 خرداد 1393برچسب:بابه مزاری,پدرجاویدان,شعر بابه مزاری,رهبرهزاره,
] [ 17:56 ] [ دخترک هزاره ][